او با تهدید این دختر به انتشار فیلم سیاهی که از او در اختیار داشت، دختر جوان را مجبور به سرقت کارتهای سوخت از اداره پست میکرد.
ماه پیش گزارشهای مختلفی در اختیار مأموران وزارت کشور قرار گرفت که از فروش کارتهای سوخت در یکی از میدانهای اصلی پایتخت حکایت داشت.
با توجه به حساسیت موضوع، به دستورویژه وزیر کشور، گروهی از مأموران وارد عمل شده و با معرفی خود بهعنوان خریدار کارت سوخت موفق شدند با یکی از فروشندگان وارد معامله شوند.
پس از آنکه مأموران توانستند یک کارت سوخت به مبلغ 90 هزار تومان از فروشنده جوان خریداری کنند، بررسیهای تخصصی روی این کارت آغاز و مدتی بعد مشخص شد کارت سوخت مورد نظر نه تنها جعلی نیست بلکه از یکی از ادارات پست تهران سرقت شده است.
به این ترتیب ماجرا به جعفر صابری زفرقندی، سرپرست دادسرای فرودگاه تهران گزارش شد و رسیدگی ویژه به این پرونده در شعبه اول این دادسرا آغاز شد.
آغاز تحقیقات پلیسی
با صدور دستور قضائی از سوی بازپرس بهروز مهاجری، گروهی از مأموران زبده پلیس، جستوجو برای شناسایی سارق کارتهای سوخت را آغاز کردند.
آنها در نخستین اقدام عازم اداره پستی شدند که کارتها از آنجا به سرقت رفته بود و در بررسیهای تخصصی دریافتند سارق کارتها نه تنها از خارج از اداره وارد آنجا نشده بلکه یکی از افرادی است که در این اداره کار میکند.
بنابراین مأموران که احتمال میدادند سرقت از سوی یکی از کارکنان اداره صورت گرفته، تحقیق از کارمندان را آغاز کردند.
در این تحقیقات مشخص شد کارتهای مسروقه، کارتهایی بودند که به علت تغییر آدرس صاحبان آنها یا پیدا نشدن محل سکونت این افراد و یا فروش خودروهای مورد نظر به اداره پست برگردانده شده و در آنجا نگهداری میشدند.
این در حالی بود که ادامه بررسیها نشان میداد بیشتر کارتهای مفقود شده از یک باجه مشخص خارج شدهاند.
ردپای یک دختر
با به دست آمدن این اطلاعات بازجویی از مسئول شعبه در دستور کار پلیس قرار گرفت ولی در حالی که این مرد مدعی بود از ماجرای سرقت کارتها بیخبر است، مأموران در بررسیهای خود دریافتند در مدت زمانی که کارتها از اداره پست به سرقت رفتهاند، چند دختر کارآموز به این اداره معرفی شده بودند.
وقتی مأموران دریافتند یکی از این دانش آموزان کارآموز در باجهای که کارتها از آنجا به سرقت رفته بود کار میکرده است، عازم محل زندگی او شده و وی را دستگیر کردند.
دختر جوان که ابتدا سعی داشت با اظهارات ضد و نقیض خود، مأموران را گمراه کند، وقتی فهمید همه مدارک علیه اوست لب به اعتراف گشود و به سرقت کارتها اعتراف کرد.
وی پس از انتقال به شعبه اول بازپرسی در دادسرای فرودگاه، به بازپرس مهاجری گفت: زمانی که دوران کارآموزیام را در اداره پست میگذراندم با دیدن کارتهای سوخت که به راحتی میشد آنها را جابهجا کرد وسوسه شدم و یکی از آنها را برداشتم.
وی ادامه داد: از آنجا که پسر مورد علاقهام به نام رامتین همیشه از کارت سوخت حرف میزد، تصمیم گرفتم این کارت را به او هدیه بدهم، اما وقتی او متوجه شد من به کارتهای زیادی دسترسی دارم از من خواست باز هم برایش کارت ببرم.
من هم یک بار دیگر این کار را انجام دادم، اما رامتین اصرار داشت که کارتهای بیشتری برایش سرقت کنم و به همین خاطر وقتی با مخالفت من مواجه شد، تهدیدهایش را شروع کرد.
رامتین با گفتن این که از رابطهمان فیلم تهیه کرده است، من را تهدید کرد اگر به خواستههایش تن ندهم، این فیلم را برای خانوادهام میفرستد و من هم از ترس آبرویم مجبور به سرقت کارتهای بیشتری شدم.
پس از اعتراف دختر جوان به سرقت 28 کارت سوخت، مأموران پسر جوان 32 ساله را به همراه 2 نفر از کسانی که کارتهای سوخت را در اختیار داشتند دستگیر کرده و پس از اعتراف متهمان به فروش این کارتها، همگی آنها برای ادامه تحقیقات و مشخص شدن تعداد دقیق کارتهای به سرقت رفته روانه زندان شدند.